اوصاف برجسته نمازگزاران(قسمت دوم و پایانی)
اوصاف برجسته نمازگزاران(قسمت دوم و پایانی)
حفظ دامان خود از محرمات
آنها كه دامان خويش را از بيعفتي حفظ ميكنند.
پنجم از اوصاف مؤمنان راستين اين است كه بر حلال خود اكتفا مينمايند و خود را آلوده به زنا يا لواط و غير آن نميكنند و آنچه به نظر عقل و شرع ركيك مينمايد خودداري ميكنند.[2]
بدون شك غريزه جنسي از غرايز سركش انسان بوده و سر چشمه بسياري از گناهان است تا آنجا كه بعضي معتقدند در تمام پروندههاي مهم جنايي اثري از اين غريزه ديده ميشود لذا كنترل و حفظ حدود آن از نشانههاي مهم تقوي است.
بعد از ذكر نماز و كمك به نيازمندان و ايمان به روز قيامت و ترس از عذاب الهي كنترل اين غريزه سفارش شده است.
قطعاً به وسيله نماز ميتوان كنترل غريزه نمود و دامن را از بيعفتي و گناه حفظ كرد.
نماز عامل باز دارنده از گناهان و شهوات است اگر نماز انسان را از زشتيها و منكرات باز ندارد قطعاً بداند نماز واقعي به جا نياورده است. بايد دامان نمازگزار از هر گونه بيعفتي پاك باشد همان طور كه لباس نمازگزار بايد طاهر باشد روحش هم بايد طاهر باشد.[3]
رعايت امانت
آنها كه امانتهاي خود را رعايت ميكنند.
ششمين ويژگي مؤمنان اين است كه هر گاه وديعه يا امانتي نزد آنها سپرده شود حفظ كرده و نگاه ميدارند تا به صاحبش برسانند.
اين آيه رعايت امانت را يكي ديگر از اوصاف برجسته نمازگزاران حقيقي بيان ميكند.
امانت در اين آيه به طور مطلق آمده است.
امانت، معني وسيعي دارد كه نه تنها امانتهاي مادي مردم را از هر نوع دربر ميگيرد بلكه امانتهاي الهي و پيامبران و پيشوايان معصوم همه را شامل ميشود.
هر يك از نعمتهاي الهي امانتي از امانات او هستند پستهاي اجتماعي و مخصوصاً مقام حكومت از مهمترين امانت است.[4]
انواع امانتها كه مردم به يكديگر اعتماد نموده و هر يك به ديگري ميسپارد از قبيل مال و جان و عرض، شخص امين رعايت آن را نمود، در حفظش ميكوشد و به آن خيانت نميكند.[5]
5ـ و در حديثي امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: لا تنظروا الي طول ركوع الرّجلّ و سجوده فانّ ذلك شيء اعتاده فلو تركه استوحش لذلك و لكن انظروا الي صدق حديثه و اداء امانته.[6]
براي تشخيص ايمان يك فرد تنها به ركوع و سجود طولاني او نگاه نكنيد و به صرف آن حكم ننماييد زيرا اطاله ركوع و سجود چيزي است كه وي به آن عادت كرده و براي او يك امر عادي شده است و نه عبادي، به طوري كه اگر مورد اعتياد خود را ترك كند وحشت و نگراني پيدا ميكند براي تحقيق ايمان وي به راستگويي او در گفتار و به درستي عملش در كردار و در امانتداريش بنگريد (كه اگر راستگو و امين بود ميتوان در مورد اسلام راستين او نظر مثبت داد و اگر نه او مبتلا به اسلام سنتي است نه بهرهمند از اسلام صحيح و ايمان كامل)
وفاي نمازگزار به عهد
هفتم: از اوصاف برجسته نمازگزاران اين است كه عهد را رعايت ميكنند.
عهد نيز مفهوم وسيعي دارد كه هم عهدهاي مردمي را شامل ميشود و هم عهدها و پيمانهاي الهي را.[7]
زيرا عهد هر گونه التزام و تعهدي است كه انسان نسبت به ديگري ميدهد و بدون شك كسي كه ايمان به خدا و پيامبر او ميآورد با اين ايمان تعهدات وسيعي را پذيرفته است.[8]
ظاهراً مراد به كلمهي(عهد) در آيه مورد بحث قراردادهاي زباني و عملي است كه انسان با غير ميبندد كه خلاف عمل را انجام ندهد و يا فلان امر را رعايت و حفظ كند و بدون مجوز آن قرار داد را نقض ننمايد.[9]
بعضي از مفسرين گفتهاند مراد به عهد تنها اين نيست بلكه تمامي قرارهايي است كه انسان ملتزم به آن باشد حتي ايمان بنده خدا، بخدا هم عهدي است كه او با پروردگارش بسته و قرار گذاشته آنچه خدا تكليفش ميكند اطاعت نمايد.[10]
برخي از بزرگان رسالههايي نوشتهاند به نام رساله عهد يكي از اينها نوشته ابن سينا كه تعهدات خود را در آن رساله بيان ميكند اينان عهد ميكنند كه زبان جز به ذكر حق باز نكنند و در مجالس گناه شركت نكنند عهد ميكنند در محافلي كه سودي ندارد حضور پيدا نكنند در اين عهدنامهها مواد عهدي بين خود و خداي را توضيح ميدهند مؤمن با خداي خود عهدي دارد و خدا آن قدر نزديك است كه مؤمن ميتواند با او عهد ببندد.[11]
بسياري از روابط اجتماعي و خطرهاي نظام اقتصادي و مسائل سياسي همگي بر محور عهد و پيمانها دور ميزند كه اگر تزلزلي در آنها پيدا شود و سرمايه اعتماد از بين برود بزودي نظام اجتماعي فرو ميريزد و هرج و مرج وحشتناكي بر آن حاكم ميشود و به همين دليل در آيات قرآن تأكيد فراواني روي مسأله وفاي به عهد شده است.
و اوفوا بالعهد ان العهد كان مسئول[12]
به عهد خود وفا كنيد كه البته عهد مورد باز خواست قرار خواهد گرفت»
علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: به راستي كه براي دينداران علامات و نشانههايي است كه بدانها شناخته ميشوند: 1ـ راستگويي 2ـ اداء به امانت 3ـ وفاء به عهد 4ـ صله رحم از خويشان 5ـ دلسوزي به ناتوان 6ـ خوش اخلاقي و بلندي طبع 7ـ پيرو علم و دانش و اموري كه او را به خدا نزديك گرداند.[13]
اميد است كه هر نمازگزاري داراي اين نشانهها باشد.
گواهي به حق
هشتم: از خصوصيات نمازگزاران اين است كه در آنجايي كه بايستي شهادت به حق بدهند كتمان شهادت نميكنند.
معناي شهادت معروف است و قائم بودن به شهادت به معناي اين است كه از تحمل و اداء آنچه تحمل كرده استنكاف نورزد. اولاً وقتي او را شاهد ميگيرند شهادت را تحمل كند و ثانياً وقتي براي اداء شهادت دعوت ميشود استنكاف نورزد. و بدون هيچ كم و زيادي آنچه ديده بگويد و آيات قرآن در اين باره بسيار است.[14]
اقامه شهادت عادلانه و ترك كتمان آن يكي از مهمترين پايههاي اقامه عدالت در جامعه بشري است.
آنها كه ميگويند چرا ما به شهادت و گواهي دادن بر ضد اين و آن عداوت اينها را بخريم و درد سر براي خود بيافرينيم افرادي بياعتنا به حقوق انساني و فاقد روح اجتماعي و غير متعهد نسبت به اجراي عدالتند.
قرآن در آيات متعددي مسلمانان را دعوت به اداي شهادت حق كرده و كتمان را گناه شمرده است.
در فقه اسلامي نيز شهادت اهميت خاصي دارد و پايه اثبات بسياري از حقوق فردي و اجتماعي شمرده شده و احكام ويژهاي دارد.[15]
محافظت بر نماز
نهمين وصف مصلّين محافظت بر نماز است.
منظور از محافظت بر صلاة اين است كه صفات كمال نماز را رعايت كند و آن طور كه شرع دستور داده نماز بخواند.[16]
مفسّرين گفتهاند محافظت بر نماز، غير مداومت بر آن است چون دوام مربوط به خود نماز و جرم عمل است و اما محافظت مربوط به كيفيت آن است پس آيه (و الذين هم علي صلاتهم يحافظون) بعد از آيه (الذين هم علي صلاتهم دائمون) تكرار يك مطلب نيست.[17]
(صلوة) اسم جنس و شامل ميگردد نمازهاي پنجگانه فريضه را.[18]
مصلين كساني هستند كه مواظب نماز خويشتنند و همه اوقات نماز را حفظ ميكنند.[19]
نماز در اينجا اشاره به نماز واجب و در آيه گذشته اشاره به نماز نافله است.
نخستين وصف، اشاره به تداوم نماز بود اما در اينجا (نهمين وصف) از حفظ آداب و شرايط اركان و خصوصيات آن است، آدابي كه هم ظاهر نماز را از آنچه مايه فساد است حفظ ميكند و هم روح نماز را كه حضور قلب است تقويت مينمايد.
و هم موانع اخلاقي را كه سد راه قبول آن است از بين ميبرد. بنابراين هرگز تكرار محسوب نميشود.[20]
اين آغاز و پايان (آيه نماز) نشان ميدهد كه در ميان تمام اين اوصاف توجه به نماز برترين و مهمترين آنها است، چرا چنين نباشد در حالي كه نماز مكتب عالي تربيت و مهمترين وسيله تهذيب نفوس و پاكسازي جامعه است.[21]
زراره از ابي جعفر محمد باقر ـ عليه السّلام ـ چنين روايت كرده:
نماز فريضه است كسي كه نماز را در وقت انجام دهد در صورتي كه عارف باشد به حقيقت آن و چيزي بر نماز ترجيح ندهد خداوند وي را از عذاب تبرئه ميگرداند و كسي كه نماز را در غير وقت بخواند و چيزي بر نماز ترجيح دهد اگر خدا بخواهد او را ميآمرزد و اگر نخواهد وي را عذاب ميكند.[22]
پاداش نمازگزاراني كه داراي اين اوصافند.
اولئك في جنّات مكرمون ، همه اين افراد (نمازگزاران) در باغهاي بهشتي گرامياند.
در پايان پاداش صاحبان اين اوصاف را بيان ميكند و ميفرمايد: كساني كه داراي اين صفاتند در باغهاي بهشتي جاي دارند و از هر نظر گرامي داشته ميشوند.
چرا گرامي نباشند در حالي كه ميهمانهاي خدا هستند و خداوند قادر و رحمان تمام وسايل پذيرايي را براي آنها فراهم ساخته است و در حقيقت اين دو تعبير ( جنات ـ مكرمون) اشاره به نعمتهاي مادي و معنوي است كه شامل حال اين گروه است.[23]
پی نوشت:
[1] . جامع الاخبار، 113.
[2] . تفسير مخزن العرفان، ج 12، ص 106.
[3] . اخلاق نمازگزاران، 49.
[4] . تفسير نمونه، ج 25، ص 38.
[5] . الميزان. ج 20 ص 145.
[6] . تفسير نور، الثقلين، 496.
[7] . تفسير نمونه، ج 25، ص 29.
[8] . تفسير نمونه، ج 25، ص 29.
[9] . الميزان، ج 20، ص 146 ـ 147.
[10] . الميزان، ج 20، ص 146 ـ 147.
[11] . اسرار عبادت، ص 42.
[12] . اسراء، 32.
[13] . صفات الشيعه، 66.
[14] . الميزان، ج 20، ص 146.
[15] . تفسير نمونه، ج 25، ص 39.
[16] . الميزان، ج 20،ص 146.
[17] . الميزان. ج 20، ص 146.
[18] . مخزن العرفان، ج 14، ص 106.
[19] . اسرار عبادت، 43.
[20] . تفسير نمونه، ج 25 ـ 39.
[21] . تفسير نمونه، ج 40.
[22] . تفسير مخزن العرفان، ج 14، ص 106.
[23] . تفسير نمونه، ج 25، ص 40.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}